مهمانان خاک

امشب خبر رسید عموجانم به رحمت خدا رفتن، من شاید به تعداد انگشتهای یک دست ایشون را ندیده بودم، چون بخاطر ازدواجشون َردکامل از خانواده شده بودن، اگراشتباه نکنم اولین بار که عمو را دیدم 13 ساله بودم که اومدن خونمون، بقدری برام غریبه بودن که ناخودآگاه حجاب میکردم و ایشون میخندیدن که دختر من عموتم، محرمم بهت، این چیه؟؟ بخاطر بعدمسافت زیاد و اینکه سالها طردبودن، طبیعی بود که رفت و آمدها بازصفر شد و فقط تلفن. دومین بارعروسی پسرعموم بودکه باراول بوداصلا میدیمش!!! سومین بار هفتم پدرم بود که عمو اومد بغلم کرد، بوی پدرم را میداد و آخرینبار چندسال پیش بود که بخاطر عمم که آرزوش دیدن برادرش بود و بخاطر دوری و کهولت سنشون، بچه هاشون نمیبردنشون، مادربا مسئولیت خودشون ما را بردن و من برای اولین بار و آخرین بار منزل عموم و نوه های عموم را دیدم. همونقدر که ما براشون غریبه بودیم، اونها هم برای ما غریبه بودن، انقدر که مادرشون اخرش با خنده میگفت، واقعا اینها بچه های برادر پدربزرگن و اون خانم خواهرپدربزرگه...

این تنها خاطرات من از عموم هست، عموی من بخاطر کرونا فوت نکردن چندسالی بود آلزایمرشده بودن، ظاهرا غذا میپره به گلوشون و فوت میکنن.

اما پسرعمه ای که من هرگز ندیدمش و فقط اسمش را شنیده بودم هم پشت خبرفوت عمو رسید که فوت کرده. محبت میکنید اگر برای هردوشون فاتحه ای بخوانید.

بیایید حتی توی همین کرونا با تکنولوژی هم که شده ادمهای نزدیک زندگیمون را ببینیم، شاید خدایی نکرده، دیدارمون به قیامت افتاد

نظرات 7 + ارسال نظر
archer سه‌شنبه 28 اردیبهشت 1400 ساعت 00:20 http://mnevesht.blogsky.com

خدا رحمت کنه ایشون رو.

ممنونم، خدا رفتگانتون را بیامرزه
چ عجب، مگس بکشم زیرپاتون

مهربانو شنبه 25 اردیبهشت 1400 ساعت 14:04 http://baranbahari52.blogsky.com/

عمه جان روحشون شاد باشه و خدا به بازماندگان صبر بده . ببخشید یه سوال دارم اگر ممکن بود برامون ماجرای ازدواج عمو رو بنویسید میخوام ببینم این موضوع انقدر مهم بوده که خانواده طردشون کنند؟؟

ممنونم مهربانوجان، بروی چشمم

اعظم46 یکشنبه 19 اردیبهشت 1400 ساعت 00:52

خدا رحمتشون کنه روحشان شاد براشون فاتحه خوندم

دست شما درد نکنه، محبت کردید

امیر سه‌شنبه 14 اردیبهشت 1400 ساعت 11:44 http://dashtemoshavvash.blogsky.com

سلام
خواهش میکنم
بله متوجه شدم از روی متن ولی الانم هست از این موارد

سلام
بله متاسفانه هست و خیلی بده

سهیلا سه‌شنبه 14 اردیبهشت 1400 ساعت 10:09 http://Nanehadi.blogsky.com

بشنو از نی چون حکایت میکند
وز جدایی ها شکایت میکند
خدا رحمتشون کنه .خیلی دردناکه .مخصوصا پسرعمه .انقدر شیشه عمرمون نازک شده با تلنگری میشکنه.

ممنونم بانو، خدا مادر و پدرتون را بیامرزه
واقعا کوتاهی عمر خودش را داره بشدت نشون میده

فال دوشنبه 13 اردیبهشت 1400 ساعت 11:21

وای چه ماجرایی، واقعیته که خاله مثل مادره و عمو مثل پدر
حتی اگر ندیده باشی، همینکه ته وجودت میگه یکی از فامیل ما فوت شد احساس فقدان به آدم میده. احساس موقت بودن حضور در این دنیا.
خدا رحمتشون کنه

ممنونم عزیزم، شب بسیار بدی را گذروندم، چون بلافاصله بعد از فوت اجازه دفن گرفته بودند، خیلی دیرهم اطلاع دادن، اول غروب و نزدیک افطار، خیلی خیلی خیلی شب بدی بود.
خدارفتگانت را بیامرزه عزیزم

امیر یکشنبه 12 اردیبهشت 1400 ساعت 22:09 http://dashtemoshavvash.blogsky.com

سلام
خداوند همه رفتگان رو مورد رحمت قرار بده
چه تلخ و چه غم انگیزه که یک نفر بخاطر نظر شخصی(مثلا ازدواج)طرد بشه...
روح همه اسیران خاک شاد

سلام و سپاس
خب حرف ما مربوط به سالهای اخیر نیست، جیزی نزدیک 50 سال قبل هست و خانواده ای متعصب که این نوع انتخابها را نمی پذیرفتند. بخصوص که عروس بسیار متفاوت از خودشان بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد