آقا ما رفتیم وسط بیابونهای تیرون، امتحان زبان بدیم. رفتن که خب خدا را شکر اس. نپ بود، برگشتن، من هرچی زدم هیچکسی قبول نکرد، جهنم ضرر قیمت را بردم بالا هم افاقه نکرد، حالا رفیق من که خونشون اونسمت دنیا بود تونست بگیره، بنده نهنتیجه اونم لغو کرد و گرفتیم برای مترو و با مترو رفتیم که بریم خونمون!!!
خب مترو از اون مدلهای یک لاینه بود، بعد من یک اشتباهی که کرده بودم، بخاطر شباهت اسمی ایستگاه با یکی دیگه مسیراشتباهی تو ذهنم بود، بلد هم که نبودم، از سمتی هم که راننده ما را پیاده کرد، پرنده پرنمیزد که بپرسیآقا ما بالاخره یک کارمندپشت باجه دیدیم، رفیقمون را فرستادیم تا بپرسه چطوری میشه رفت؟ ایشونم فرمودن از سمت راست برید و فلان ایستگاه پیاده بشیدو...
منم گفتم بیا بریم اون سمت چپ را ببینیم، کجا میره؟ خب اگر دقت کنید معمولا دوسویه است، بنده کف دستم را بو نکرده بودم که اینجا کلا تک لاین هست و منم کلا ایستگاه را اشتباه گرفتم آقا اونجا هم که رسیده بودیم، کلا غیرما 5نفردیگه بودند، یکمرتبه چشمتون روز بد نبینه، ما داشتیم برای خودمون میرفتیم دست چپ، یکی از بلندگوی مترو با حرص گفت عزیزم، خانم محترم این طرفبه نه اونطرفی
ما دوتا وسط سالن خشکمون زد جالبه که اون 5تا غیر ما که 4تاشون هم آقا بودن، مثل ما خشکشون زده بود و بخودشون گرفته بودن، باحالتر رفیق من بود که میگفت این با کیه؟؟؟ پای آبرو وسط بود، وگرنه هرهر میخندیدم و گفتم عزیزم با ماست، سریع بچرخ سمت راست، تا بیشتر آدرس نداده و حیثیتمون به فنا نرفتهسریع سر خر را کج کردیم بسمت راست و وقتی رفتیم پایین فهمیدیم کلا ایستگاه تک لاینهانقدر هم تو مترو تا مسیری که مشترک بودیم گفتیم و خندیدیم که فکر کنم هرکی نمیدونست فهمیدبه رفیقم گفتم پت و مت را واقعا ما معنی کردیم، اونم میخندید و میگفت شکرخدا تو فهمیدی، من هنوز دنبال عزیزم و خانم محترم بودم، که دارن اشتباه میرن
قرار بود کسی ندونه، اما خب شما خودی هستین
همین طوری میشه که عمه ها رو میندازین سر زبونها دیگه
واقعا
آقا من غلط خوردم، نهایتش از پس شیر بر بیام، مردادماهی نه!
دور از جونت دخترم
کارخوبی میکنی، با یک مردادی فقط رفیق شو
ایشالا که منظورت از دیرگیر من نبودم
اگرم احیاناً بوده بدون که: ما دیرگیریم ولی شیر گیریم
انشاالله نبوده، ولی بوده
خو من شیرم دیگه، یک مردادماهی مغرور
اگه درس خوندن و امتحان هاتو
مثل همین راه برگشت به خونتون
داری اینجوری انجامش میدی !
قطعا نتیجه ی بسیار جالبی خواهد داشت ..
از چه نظر؟
حسنی به مکتب نمیرفت وقتی میرفت جمعه میرفت
ظهر جمعه ای برای اسنپ و اتوبوس انتظاری فراتر از کره الاغ کدخدا نمیشه داشت.
منم دقیقا از اونام که آخرین نفر متوجه میشم منظورشون منم!
میگم نکنه واقعا با شما نبوده، الکی به خودتون گرفتین
از حسنی های جدید بیشتر از این انتظارنداشته باش فال جانم
آخه همه یافتن و رفتن، بقول دوستم، ما همه را بدرقه کردیمشانس من بود
چرا شانس من همه رفقام دیرمیگیرن
بابا دارم میگم 4تامرد و 1زن دیگه بود، تازه اون بنده خداها داشتن درست میرفتن، ماچپه میرفتیم سالن را
انشالله قبول میشی خاطره اش برات میمونه.
انشاالله
سلام
عجب
اما قبولی توی چنین آزمونی کیفش بیشتره
بعدا حسابی بهش بهش میخندین
سلام
اگرقبول بشم، حتما