اگر یک چیزی را خواستید همه خبردار بشن، برید درموردش با یک نفر حرف برنید، حتی اگر ته دلتون مطمئنید دهنش قرص هست، اما خیلی زود از یکجایی میفهمید، هرچقدرم قرص لو داده و به این ترتیب دیگه رازی باقی نمیمونه. تا به الان 2جا تجربش کردم. دلم خیلی سوخت اما چون تو یکزمان بودکه به دونفرمثلا رازدار چیزی را گفتم و الان فقط توجیهات مسخره میشنوم، گفتم بشما بگم تا مثل من بعدسوختن درس نگیرید.
عمه جان بیا درونگرایی رو امتحان کن. حاشیه هات کم میشه
من اتفاقا خیلی درونگرامحاشیه ها من را دوس دارن
خب از قدیم گفتن حرفی که به یکی دیگه گفته بشه اسمش راز نیست. شاید یه حرف دو نفره باشه.
آخه اصلا هر دو نفر که گفتن، جایی عنوان کردند که هیچ دلیلی نبوده
علی الخصوص که متاهل باشن حتی اگه مساله ناموسی باشه بلافاصله به شوهرشون میگن
سلام عمه
ایام به کام
عمه میشه توضیح بدی وقتی صرفا جنبه خراب کردن تصویرت رو داشت، گفتن خودت به دیگری برا چی بود؟
سلام عمه
مرسی و همچنین
چون حتی فکر نمیکردم، یک همچین آدمی باشه، من که گفتم آدم شناسیم زیرصفره
میگم بیا ما هم یه مدت حرف بیاریم و ببریم و وجهه خراب کنیم، والا خو خصوصا از اونایی که حرفمونو بردن پخش کردن
مگه ما چمونه؟ گوش و زبونمون که چلاق نیست، والا
حس دستیاری شیطان بم دست داد
ایده ات حرف نداره خواهر
حقشونه بخدا
والا
حس خوبیه، من دوست دارم
یا باید استعداد دروغگویی داشته باشی و یه چیزایی رو به روزانه هات اضافه کنی یا برعکس استعداد مخفی کاری که یه چیزایی که مشخصه ست رو حذف کنی وجهه ت عمومی و غیر قابل تشخیص بشه که لو نری!
حالا من چون از اول عمرم تودار بودم و حتی نزدیکترین دوستانم چیز زیادی از زندگی شخصیم نمیدونن از نظر دوستان مشکلی ندارم، فقط میمونه اقوام که اونم چون خیلی فامیلا رو نمیبینم امیدوارم کلا وجود داشتن منو یادشون رفته باشه
خب استعداد دروغگوییم بخاطر حافظه داغونم زیرخط فقرهمخفی کاریم را باید تقویت کنم
من هیچوقت نتونستم تودارباشم متاسفانه، دلم زیادی کوچیکه
همیشه به خودم میگم اگر من نمیتونم حرفی رو تو دلم نگه دارم، توقع ندارم کس دیگه ای بتونه. وقتی به کسی رازی رو میگم با این نیت میگم که بقیه بفهمن
سکوت کردن خیلی سخته. اصلا فلسفه ی وبلاگ نویسی با اسم مستعار، همینه. تازه اینجا هم نمیشه بعضی حرفا رو که وجهه سی. یاس. ی و دردسرساز دارن زد.
والا آخه گفتن نداشت، صرفا جنبه هراب کردن تصویر بنده را نزد بقیه داشت
خیلی سخته، اما گاهی واقعا دلیل نداره حرف یکی را پیش بقبه ببری، اونهم بی دلیل و وجهش را خراب کنی
واقعا تو وبلاگ هم نمیشه همه چیز را نوشت، حداقل من که بارها لو رفتم
سلام
چشم
سلام