برطبل شادانه بکوب

دلم میخواد این لحظه شادیم را با شما که برای من واقعی هستید شریک بشم.

من چند روز خیلی سخت را گذروندم. امتحانات پشت هم و سه تا چهارامتحان در یک روز، به همراه مسائل طبیعی زنانه از من آدمی زودرنج و عصبی ساخته بود. امروز نمراتم را گرفتم، وقتی همه اساتیدم گفتند تو بهترین و بالاترینی و حتی یکی از سخت ترین و رکترین اساتیدم گفت من آرزوم داشتن دانشجویی مثل تو بود، من برای اولین بارحس غرور کردم. برای من این موفقیت خیلی مهم بود، پای آبروم وسط بود و درصورت موفق نشدم من میشدم همون عمه پشت کنکوری که هرننه قمری اذیتش کرد، حالا با سربرافراشته میتونم بگم، خواستم و شد. 

نظرات 4 + ارسال نظر
ماجد پنج‌شنبه 1 مهر 1400 ساعت 11:36

بارکلا عمه
همیشه حظ کنی از نتیجه زحمات و تصمیاتت عمه

مرسی ماجدجان

سهیلا دوشنبه 29 شهریور 1400 ساعت 15:19 http://Nanehadi.blogsky.com

آفرین،عمه خانم گل کی بودی

archer دوشنبه 29 شهریور 1400 ساعت 04:03 http://mnevesht.blogsky.com

به سلامتی. ایشالا موفقیت تا دکترا

مغسی

فال چهارشنبه 24 شهریور 1400 ساعت 23:58

آففرین بر عمه ی مغرور ابرو قاجاری خودمون
تبریک میگم
تکلیف اون استاده که تو سقف قفل کرده بود چی شد؟
درسشو باس دوباره برداری یا شوتیدیش رفت؟
روز به روز ادب و نزاکتم افول میکنه
هر کی ناراضیه به من چه! والا

فدایت ننه
آن داستانی دیگرستولی نوچ، بهم گفتن برو هردانش. گاهی دوست داری بگیرما نامه میدیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد