ذره ای شعور و انسانیت آرزومندم.

من عصبانیم، آمدم بنویسم تا حجم عصبانیتم کم بشه. 

دکترچشم پزشکم را که نوشته بودم، حدود هشت، الی نه سال بود که من بیمارشون بودم. اینبار قراربود مرداد برای ویزیت برم که با مشکلات خانه و یکسری مسائل دیگه نشد. من امروز تقریبا تمام کلینیکهایی که ایشان کار میکردن را زنگ زدم و تمامی پرسنل من را حواله به هم میکردن و یک کلام نمیگفتن دکتر برای همیشه رفت آمری. کامن موندم گفتن یک کلمه که ایشان دیگه نیستن، چقدر هزینه داشت که یک نفرمحض رضای خدا جواب من را نداد و همه حواله بهم کردند.

آخر سر از کجا فهمیدم؟ زنگ زدم یکی از دوستانم که برادرش توی یکی از همینجاها کار میکنه و گفتم میشه از برادرت بپرسی دکترکجاست؟ گفت قطع کن، الان بهت زنگ میزنم و برادرش گفت دکترچندماهه رفته!!! تایمی که گفت آخرین بار مراجعه من به دکتر بود. ببینید هرکسی آزاد هست برای زندگیش تصمیم بگیره کجا باشه، کجا بره و... اما بعد از اون نفهم هایی که یک کلام نگفتند تا من بدونم و این همه دنبال این آدم نگردم. چرا خودش بمن نگفت، ببین فلانی من دارم میروم، خواستی برو سراغ دکترفلانی.

ما یکشبه تصمیم به رفتن نمیگیریم و مهاجرت پروسه خودش را داره و حتی خیلی جلوتربلیطمون تو دستمون هست. اما این اوج بی مسئولیتی یک نفرهست که یک کلام به کسی نگه من دارم میروم. تو که باید هرچندوقت معاینه بشی حواست را جمع کن و دنبال دکترخوب باش. من عصبانیم بخاطر بی شعوری تمام اون آدمهایی که 3مثقال زبون درازشون را تکون ندادن که بگن رفته و دکتری که هیچ حس مسئولیتی نسبت به بیمارش نداشت.

انسانیتمون هم مثل همه چیزهامون داره تموم میشه. 

نظرات 5 + ارسال نظر
سهیلا شنبه 5 شهریور 1401 ساعت 14:56 http://Nanehadi.blogsky.com

در مقابل بیمار احساس مسولیت ندارن،اغلب هم نون به هم قرض میدن،بیمارهاشون رو میذارن برای یه دکتر دیگه.

والا کاش قرض میداد، زنگ زدم بیمارستان.. نور. نوبت پزشک برای برج 9میده!!!!میگم خانم من باید هرچه سریعتر معاینه بشم، اونزمان نوشدارو بعد مرگ سهرابه، میگه باشه هفته دیگه زنگ بزن برج8دکترفلانی وقت دارهیعنی یاد اون مثل معروف افتادم که... ابم قطعه. خودشون را مسخره کردن یا مردم را

سلام سه‌شنبه 1 شهریور 1401 ساعت 19:51

من چشم چپ ام را برای آب مروارید عمل کردم
یکماه بعد چشم راستم باید عمل می شد
به کلینیک مربوطه رفتم زنگ زدم از مطب های دیگه سوال کردم هیچ کس نگفت دکتر کرونا گرفته همه می گفتند فعلا نیست معلوم نیست کی بیاید

سوپری محل ما اگه یک روز ببندد
اطلاعیه می زند که به خاطر ۰۰۰۰ فروشگاه تا تاریخ ۰۰۰۰ تعطیل است

این بساط را هم داشتم، من نمیدونم جواب بیمار رادادن چرا انقدر سخته
والا بخدا اون مسیولیت پذیرتره

فال سه‌شنبه 1 شهریور 1401 ساعت 16:53

آخه مسئله اینه که این دکترا اغلب در گروه کسانی قرار میگیرن که در طول سال چند ماه اینجان، چند ماه اونجا و کلا مقیم بودن براشون معنی نداره! و شما هم اگر دکترت زیر پنجاه سالشونه خیلی به مهاجرت دائمی ایشان اعتماد نکن. اگر مثبت هفتاد سال باشن و اولویتهاشون غیر پولی باشه ممکنه دیگه بر نگردند. ولی در کل چرا آمریکا؟ آمریکا رو برا پیشرفت میرن نه آرامش! آدم مثبت هفتاد بخواد آرامش داشته باشه میره اروپا!

اونا مثل گروه اکثریتی که مهاجرت میکنن که شغل و درآمد بهتری گیرشون بیاد نیستن. ایران، از نظر درآمد برا پزشکا خیلی بهتره چون اینجا محدودیت کمتری هم از نظر تعداد مراجعینی که در هفته ویزیت میکنن و هم از نظر مالیات هست! و میتونن پول بیشتری در بیارن.
کار کردن توی سیستمی که مو رو از ماست میکشه بیرون برای ایرانیهای خوداشتغال که درآمد خوبی دارن و به بی در و پیکری اقتصادی عادت کردند، سخته! آدم توی سیستمی که سی درصد مالیات میگیره اگر درآمد بیشتری داشته باشه بیشتر ضرر میکنه.
مهاجرت فقط برا کارمندا و کسانی که میخوان به استخدام شرکتها در بیان خوبه.

نه بابا سنش بالا نیست، اما اینی که بهم آمار داد گفت هرچی داشته و نداشته تبدیل به دلار کرده و رفته. یعنی دیگه نیت برگشت نداره

لیمو سه‌شنبه 1 شهریور 1401 ساعت 09:03 https://lemonn.blogsky.com/

عمه جان الان که برایت مینویسم فکر کنم آبها از آسیاب افتاده و درجه حرارت عصبانیتت به شکل قابل توجهی پایین اومده و فقط ردی از ماجرا خاطرت رو مکدر کرده پس توصیه های آرامش رو بیخیال میشوم.
به نظرم تمام این مشکلات فقط و فقط از بی مسئولیتی شدیدیه که داریم. هیچ وقت بهمون درست آموزش ندادن که مسئولیت اطرافیانمون رو بپذیریم و متاسفانه این روزها با روانشناسی های زرد داره بیشتر و بیشتر هم میشه. به زودی شاهد آدمهایی هستیم که فقط خودشون برای خودشون مهمن و مزار پدر دیگران را شاد میکنند.


بخدا که همینه عزیزم

خواننده سه‌شنبه 1 شهریور 1401 ساعت 00:10

بعد میدونید جالب کجاست؟
اینجاست که همین آدمهایی که نه چیزی از مسئولیت میفهمند و نه بویی از تعهد بردند، از بی بیاقتی و بی مسئولیتی سران مملکت و مردم عادی شاکی هستند و این اوضاعی رو که خودشون در شکل گرفتنش نقش دارند دلیل رفتن و مهاجرتشون میکنند.

حقیقتا همینه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد