عمه جان و با. نک

یک کارتم مدتها بود که سوخته بود، من بالاجبار با تنها کارت باقیموندم روزگار میگذروندم. چند روز پیش دیدم مرتب برام پیامک خرید میاد، درحالیکه چون چندتا تولد پیش رو دارم، وضع مالیم خرابتر از اونی هست که بخواهم به خرید حتی فکر کنم. خب تنها شانسم این بود که پیامک خرید مبلغش بالاتر از موجودی من بود، من هم چون ترسیدم، زدم کارتم را با نرم افزاری که داشتم سوزوندم. چند روز گذشته فرصتی نبود برای درست کردن کارت، تا که امروز رفتم.

ساعت 9بانک غلغله بود. مدتها بود بانک نرفته بودم، تو دستگاه نوبت گیر هم 50تا دکمه بود، نمیدونستم کدوم را باید بزنم؟ برای خودم همه دکمه ها را داشتم یکی یکی امتحان میکردم که یکمرتبه یک آقایی از بغل دستم گفت خانم دکمه سمت راست بالایی را بزن، حالا من کدوم را زدم؟ دکمه سمت چپ بالاآقاهه گفت خانم میگم راست، چرا چپ میزنی؟ من را میگی نیشم تا بناگوش 50متر باز بود، میخواستم بگم شما حرص نخور، این مشکل کهنه من هست. کلاس رانندگی هم میرفتم، مربی میگفت راست، من چپ بودم و میگفت چپ من راست بودمدست خودمم نبود، جلسه آخر هم بهم گفت من پیر شدم اما تو چپ و راست یاد نگرفتی

البته پس از پشت سر گذاشتن ساعتهای طولانی، نت بانک قطع شد و کارت بنده همچنان مسدود باقی موند و هیچ کارت جدیدی هم صادر نشد

این همه حرف زدم یک چیزی هم بهتون بگم، زود کارت نسوزونید، شاید کسی شماره کارتش مشابه شماست و داره اشتباه میزنه، این را یک کارمندبانک بهم گفت.