از سری ماجراهای من و فسقلی

بهش میگم کمرم درد میکنه نمیتوانم بلندت کنم، میگه منم کمر پام درد میکنه، لطفا بلندم کن

نظرات 9 + ارسال نظر
سهیلا سه‌شنبه 2 اسفند 1401 ساعت 16:40 http://Nanehadi.blogsky.com

ای جان.دلم رفت.

لیمو سه‌شنبه 2 اسفند 1401 ساعت 11:26 https://lemonn.blogsky.com/

فقط لطفا گفتنش در حالیکه داره امر میکنه.

ایشون امپراطورن

محمد رها یکشنبه 30 بهمن 1401 ساعت 20:14 http://Ikhnatoon.blogfa.com

درود بر عمه همیشه در صحنه
این همه از خدایان مینویسم که ملت در عصر قدیم چکارا میکردن تا تراکتور بوجود اومده، خودمم مثل تراکتور دارم برا موسسه کار میکنم دو خط جواب میدی اینکارا رو نکن و تهش میگی پول مول یوخ.
ببین عمه تو دنیای فعلی من فقط پول رو میشناسم مول یوخ مال خودت!
میدونی دارم به این فکر میکنم مطالب بایستی رمزدار ارسال بشن و هر کی رمز خواست اول پول رو واریز کنه و بعد مطلب رو بخونه. الان تهیه خود کتاب ۴۵۰ هزار تومن میشه. استاد حداقل ساعتی ۳۰۰ تومن حق التدریس میگیره. بعد همه اینها بشه رایگان!
و تهش بگی خدایان بیان استاد رو ببرن بخورن...
آخه این انصافه

درود بر برادرزاده همیشه حاضر در پشت صحنه
اصولا از قدیم گفتن مردی که مثل تراکتور کارنکنه مردنیست عمه جاناما کار فرهنگی را باید برای رضای خدا کرد. پول میخوای برو کارفنی که الان شب عیدی بازارش داغه
عمه جان پول چرک کف دسته به هیچکسی وفا نکردهبرای تو میشه ریگهای آتش و بعد صدوبیست سال میمونه برای ارث خورها که برن عشق و حال، فعلا برای رضای خدا تدریس کن، ایشالا اگر بودجه ای بدستمون رسید، گوشه چشمی هم بهت مینماییم

وجدان بیدار یکشنبه 30 بهمن 1401 ساعت 18:18 https://zhobin66.blogsky.com/

کمر پاش درد می کنه بابا این بچه ها استاد حاضر جوابی و تکیه کلام ها هستند عمه جان بابا بزرگ و مادر بزرگ مادری ما هم بمن می گفتند مغز بادام الان که بزرگ شدم فهمیدم یعنی چی ؟! چقدر دیر ناگهان زود گذشت ...


حقیقتا چقدر زود دیر میشود...

الیشاع شنبه 29 بهمن 1401 ساعت 21:32 http://daily-elisha.blogfa.com/

کمرِ پا! چه ترکیب خلاقانه‌ای. عجب

سلام شنبه 29 بهمن 1401 ساعت 14:53

نوه ی من هم وقتی غریبه می بینه میاد بهم می چسبه چشمان درشت و مشکی اش از اشک حلقه می زنه و بعض می کنه
آنوقت وقتی پیش خودمون است کلی گردن کلفت می شه به همه مون امر و نهی می کند

فرمانروایان مطلق هستند نوه ها خونه پدربزرگ

آرش شنبه 29 بهمن 1401 ساعت 08:21 https://apblog.ir/

این حاضرجوابی بچه‌ها رو خیلی دوست دارم...

انشاالله خدا قسمتت کنه زیادش را

محمد رها شنبه 29 بهمن 1401 ساعت 01:46 http://Ikhnatoon.blogfa.com

عمه امشب وبلاگم بروز شد (پیش نویس ثبت موقت تکمیل و ارسال شد.)
راستی کلاس تاریخ جامعه ادیان پر شده از اسامی خدایان روم. تازه اگر میخواستم پاورقی کتاب یا مراسمات تقویمی رو بنویسم در اولین بخش از مقاله به اندازه کل بازیکنهای جام جهانی اسم خدا در روم قدیم وجود داره.
بطور مثال این خدایان به مردان و شوهران کشاورز مدد رسانی میکردن:
شخم اول ورواکتور،
شخم دوم ردارتور،
شیارزن امپورسیتور،
بذرکار انسیتور،
اوباراتور کلوخ شکن،
اوکاتور مهره کش زمین (احتمالا مرز بین کَرت ها رو درست میکرده شایدم نقش شن کش رو داشته)،
ساریتور بیل زن،
سابرونسیناتور علف کِش،
مسور دروگر،
کونوکتور به خانه کش (همون گاری قدیم یا تریلر جدید)،
کوندیتور انبار کن،
پرومیتور از انبار بدر کن!
(تراکتور و کمباین حدودا ۲۵۰۰ سال بعد در رومانی از ترکیب همین بر و بچه ها اختراع شد! ). رومانی عمه جان یعنی وقتی از روم خبری نیست ولی شوروی هست!
بگذریم عمه جان مهم نیست کشاورزی خوندی یا اقتصاد؟ قاعدتا وکالت یا حسابداری هم نخوندی! علی الحساب بعنوان مدیر موسسه ورنشکسته از اهل فنش بپرس شهریه کلاسها رو ازین بر و بچی که خاموش میخونن چجوری میشه گرفت؟
ضمنا این بر و بچه هایی که سوالای بیربط میپرسن و وقت برادرزاده فرهیخته (ببخشید پرریخته) رو میگیرن اولیاشون رو صدا کن و بگو موسسه بی پول شده.
بجنب عمه عینهو شیرفرهاد برره ای که با نگاهش نخود از راه دور میکاشت به این برادرزاده مددی برسون.
دعا میکنم با ژانوس محشور بشی.
(ژانوس در روم باستان نگهبان در و دروازه بوده که در اولین ساعت اولین روز هر سال، مردم هرکاری رو بنام اون آغاز میکردن و بعدها ژانویه از همین نام اقتباس شده.)

عمه جان خیلی تو اسم خدایان نمون
هیچکدوم از رشته هایی که گفتی رشته تحصیلی من نیست
الان اقتصاد مقاومتیه عمه جان پول مول یوخ
عمه جان کلاس تاریخ اگر بیربط نپرسی که کلتس بیروحی میشه

محمد رها شنبه 29 بهمن 1401 ساعت 01:07 http://Ikhnatoon.blogfa.com

عمه جان در مراسم پرشکوه و دشمن شکن خانه تکانی زیاد به خودت فشار نیار. اگر در آینده شیطان زد پس کله ات و مزدوج شدی کمر نقش بسیار بالایی در تداوم زندگی اشتراکی خواهد داشت.
و چنانچه پس از خبط اولی خدا زد به پیشانی شانست (یا با وجود اصل عدم دقت کافی زد به کمی بالاتر از محل ضرب دست شیطان و نزدیک به محل طاسی میان سر آقایان) و احیانا خواستی یک همبازی برای فسقلی بیاری بازهم این کمر است که در دوره ۹ ماهه و ۲ ساله نقش پررنگ تری ایفا نموده و صد البته آن موجود خوشبختی که زوج یا شوهرعمه میگردد کمرش زیربار مخارج نی نی تازه بدوران رسیده خم نخواهد شد به حول و قوه الهی...
عمه جان منبر در اختیار شما، مجددا بنده در وضعیت مصلوب چهار میخ قرار گرفته و تازیانه را تقدیم می نمایم!

عمه جان ما کلا هفته آخراسفند اگر حالی باشه خونه تکانی میکنیم، وگرنه سخت نمیگیریم
بقول شاعر فرهیخته، این کمره یا فنره؟؟ شاه فنره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد