مادام بوآری

18سالم بود که مامان برای راحت شدن از دست من و کتاب خریدنهام، بردنم کتابخونه مرکزشون. مسئول کتابخونه، همکار قدیمی مامانم بود و با توجه به سابقه آشنایی بهم گفت هروقت کتاب نیاز داری، لازم نیست مامانت را بیاری. بیا هرچی میخوای بردار و بزنم تو سیستم و برو. اینطوری شد که من خیلی راحت و بدون شنیدن غر غرق شدم تو رویاها و داستانهاکتاب مادام بوآری را همون زمانها خوندم. تو کتاب زنی فاسد و... که آخرش میگفتی خدا را شکر سرش را زدن و مرد!!! اما چند روز پیش از یک صفحه پیشنهاد فیلم تو اینستا، یک بخش خیلی کوتاهی از فیلم را دیدم و خب دانلودش کردم. جالب بود که هرچقدر کتاب در به تصویر کشیدن پست و خراب بودن این زن موفق بود. این فیلم در به تصویر کشیدن مردی تنوع طلب که دل به فاحشه ای که برای موندن در دربار ازدواجی صوری کرده بود و علیرغم قدرت و جایگاه مرد، عشقی عمیق به این زن داشت، موفق بود. درواقع تو فیلم شما فقط اولش تصویر زشتی میبینید، بعد زنی که قوانین را میشکنه میبینید که خب درانتها وقتی میگه سرش را میزنند، حتی ناراحت مرگ زن میشوید.

نکته جالبش پسرکی برده هست که زن با عشق اون را به شکل جوانکی روشنفکر بار میاره که در نهایت به بانوی خودش خیانت میکنه و یکی از مسببین بریدن سر اون زن میشه. اونجا بود که گفتم مهم نیست تاریخ کجا نوشته میشه یا کجا اتفاق میفته، بلکه تکرارش مهمهکه ممکنه در هر گوشه ای از دنیا داستان با تفاوتهایی تکرار بشه

کلا چیزی که باعث شد دست به مقایسه بزنم، تفاوت در نگاه بود. یکی میتونه تصویری زشت و خشن و کثیف از یک واقعیت بیافرینه و یکی هم میتواند همون واقعیت را در یک لفافه زیبا و رمانتیک به شکلی دیگه تحویلت بده. این دقیقا تو تصور ما از دنیا و زندگیمون هم صدق میکنه. خب زیادی بالای منبر بودم، ببخشید

پ. ن: با عرض شرمندگی، اگر نظر چیز گذاشتید مجبورم پاک کنم و تایید نکنم. چون هنوز تصمیم و موقعیت  مهاجرت ندارم. 

نظرات 11 + ارسال نظر
خاموش جمعه 31 شهریور 1402 ساعت 21:00

سلام اسم یکی مادام بوآری هست اسمکتاب دوم که معشوقه لویی۱۵ هست مادام دوباری هست

سلام. ممنونم

خاموش سه‌شنبه 28 شهریور 1402 ساعت 09:54

سلام .مادوتا کتاب داریم یکی مادام بواری که زنی روستایی است ویک خانم دوبواری که معشوقه لویی ۱۵ فرانسه است وباهم فرق دارن

سلام
خب من اولی را نخوندم. اسم دقیق کتاب چیه، دوست دارم بخونمش.

قره بالا سه‌شنبه 28 شهریور 1402 ساعت 01:06 http://Www.eccedentesiast33.blogsky.Com

دلم خواست کتابش رو بخونم
ولی قاعدتا با کلی سانسور مواجه میشم که گند میزنه به کل داستان

چاپ قدیمی گیربیاری و بخونی بهتره ننه

سمیرا دوشنبه 27 شهریور 1402 ساعت 21:59

سلام عمه جونم امشب اتفاقی فیلمی که معرفی کردین رو نیم ساعت آخرشو دیدم. چون شما معرفی کردین، نشستم نگاه کردم و واقعا عالی بود خیلی ممنونم از معرفی، ان شاءالله کاملش رو هم نگاه می کنم فقط خواستم بگم حق داشتید که احساس کردید که فیلم با کتابی که شما خوندید، تفاوت زیادی داره، گرچه یه جاهایی همونطور که گفتید، شباهت هم داشت البته اگه منظورتون کتاب مادام بوواری اثر گوستاو فلوبر هست. این فیلم داستان معشوقه پدربزرگ لویی شونزدهم بود و مادام بوواری رو با اینکه خودم یکی دو فصل اولش رو خوندم و فقط کلیت داستان رو میدونم، داستان متفاوتیه که البته یه شباهت هایی هم با فیلم داشت، گفتم بهتون بگم باز هم واسه معرفی فیلم ممنونم، واقعا ارزش دیدن رو داره

قربون محبتت عمه جون
البته فیلم یک چیز سلیقه ای هست، مثلا من با خواهرم نمیتونم فیلم ببینم، چون اون عاشق و شیدای فبلم هندیه و من متنفرمیا ابجی بزرگه که کلا ایرانی میبینه و من... اما امیدوارم اگر کاملش را دیدی خوشت بیادفقط اولاش بگم مثبت هیجده هست یکمی
دقیقا منظورم همین کتاب بود عمه جانفقط بعد 120سال کلیت کتاب یادمه عزیزم، خیلی ریز جزئیات بخاطرم نمونده ننه

لیمو دوشنبه 27 شهریور 1402 ساعت 12:54 https://lemonn.blogsky.com/

راضی ام که تقریبا تمام نظرات حاوی کلمه چیزه.
بجز تیغ سانسور واقعا نگاه هم مهمه. اخیرا عاشق شدن رو انقدر گوگولی و مظلوم نشون میدن که اگر بخاطرش خیانت هم بکنی عیبی نداره. تقصیری نداشتی و دست خودت نبوده. انگار زمان اون پروسه اولیه عاشقی هم مغز نداشتی که انتخاب کنی


منجوق دوشنبه 27 شهریور 1402 ساعت 09:24 http://manjoogh.blogfa.com

اسم فیلمشو بگو لطفا

. Jeanne. du. Barry

گیل‌پیشی یکشنبه 26 شهریور 1402 ساعت 23:17 http://Www.temmuz.blogsky.com

عمه جان، من چرا در مطالعه به شما نرفتم؟
باید منم به علاقمند می‌کردی خب.
گاهی جزئیات تاثیر زیاد در کلیت داستان دارن. وقتی تغییر یا حذف میشن، محتوا عوض میشه.

عمه جون بخودم رفتی، فقط یکم سخت میگیری
حرفت حق ننه

جان دو یکشنبه 26 شهریور 1402 ساعت 22:20 https://johndoe.blogsky.com/

عمه شما یه روایت، سناریو یا واقعه واحد با تمام جزئیات رو به دوتا نویسنده تحویل بدی دو جور متفاوت (گاهی از زمین تا آسمون) تحویلت میدن حالا رمان و سینما بماند که کلا با هم فرق دارند و طبیعیه که متفاوت دربیاد

پ.ن: نه به سانسور (شاید مجبور شدید مهاجرت کنید و افتادید یه جای خوب )

با کلیت حرفت موافقم عمه جان. اما تو سینما هم میشه زنی خونخوار و پلید را به تصویر کشید که فقط با پشتوانه عشق پادشاه، قادر به هرکاری هست. یا زنی شکننده که حتی عشق پادشاه هم باعث نمیشه، تا برای به رسمیت شناخته شدنش، سالها مثلا در خفا باشهاما در کل حرف این بود تو به هرشکلی دلت بخواد میتونی روایت یکسان را تفسیر کنی
والا عمه جون من مجبورم بشم، تا شاه عبدالعظیم بیشتر بودجه ام ننم یکشه، حالا مبحث زبان که بماود

الیشاع یکشنبه 26 شهریور 1402 ساعت 20:56 http://daily-elisha.blogfa.com/

احتمالا کتابش سانسو.ر شده بوده
زاویه دید دقیقا خیلی مهمه تو خیلی از مسائل. گاهی یه مسئله به ظاهر پیچیده و سنگین رو اگه از زاویه متفاوتی نگاه کنیم، می‌بینیم که چقدر ساده و راحته.

احتمالا
دقیقا عمه جان، به نکته بسیار خوبی اشاره کردی

ربولی حسن کور یکشنبه 26 شهریور 1402 ساعت 20:17 http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
سالها پیش کتابشو خوندم اما چیز زیادی ازش یادم نمیاد

سلام
فیلمش را ببینید بهتره، البته بدون حضور بچه ها، مقدار زیادی بدآموزی داره

سمیرا یکشنبه 26 شهریور 1402 ساعت 17:18

نظر چیز نمیذاریم، نظر غیر چیز میذاریم بله زاویه دید خیلی تاثیرگزاره، چون هر عملی لایه های مختلفی داره


حقیقتا نظر غیر چیزت حرف خیلی درستیه عمه جان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد