خاک تو سر بلاگ اسکای دست جمعی بگید و بعد بخونید. دوساعت نوشتم همه را خورد، حتی یک نقطه هم برایم سیو نکرده بود. جونم براتون بگه جز ضعف هیچی نمونده بود که امروز آب دهن پرید به گلوم و دوباره از سر نو، قفسه سینه درد گرفت و صدا خش خالص شد و...
امروز زنگ زدم اوستا با صدای خش دارکه بالاخره اوستا طاقت نیاورد و گفت خانم مولوکیان صداتون چرا یکجوریه؟ اومدم بگم به سرمبارک قسم، آنفولانزا گرفتم، گفتم دور از جان مبارک،آنفولانزا خوردم و... 
بعد تلفن بمامان میگم وقتی گفت صدات عوض شده یک لحظه حس کردم گرگم تو قصه شنگول و منگول
دو دقیقه نشد من خندیدم اوستا زنگ زد و معلوم شد من باز گیج بازی درآوردم و... یعنی روان من کلا تعطیله 
سرماخوردگی خره
سرما خوردگی خیلی خراست. از دیروز عین هشت پا افتادم تو رختخواب. روز اول که حتی یک کپسول هم نمیشد قورت داد و بشدت گلوم متورم بود. یعنی آب را بسلامت نمیتونستم قورت بدم. اما امروز شکر خدا بهترم، فقط نمیتوانم بشینم، از زور ضعف دولقمه میخورم و خیس عرق میشم و باز عین هشت پا روی رختخواب پهن میشم. کلی هم کار نکرده دارم. مراقب خودتان خیلی باشید که واقعا سرماخوردگی خراست.
از سری غرغرنامه:))
یک عطر داداشم اینترنتی خریده بود، ما همه گفتیم بوش زنونست و... وبه این ترتیب بنده خیلی شیک برای خودم برداشتم، اون هم به صورت مجانی
اگر هم بپرسید اسمش چیه نمیدونمیک عطر جیبی فسقلی بود که بزاره تو کیفش که نصیب من شد و کلا تموم شد. رفتم همون سایت بخرم که زده بود تمام شد. کلی تو نت چرخیدم که یک عطر با قیمت مناسب و کوچولو که بشه تو کیف با خودت جابجا کنی چیه؟ اینی هم که خریدم که باز اسمش را بلد نیستم مثلا بالاترین امتیاز را گرفته بود و برخلاف بقیه تو سایت هم بالاترین امتیاز را داشت. امااااا
امروز که تحویل گرفتم گفتم بزنم به لباسم تا بویش را بفهمم، یعنی بقدری سردرد شدم که خدا میدونه. خیلی سال پیش، شاید نزدیک سی سال پیش من این بو را حس کرده بودم. دوست پدرم از فرانسه یک ست زنونه مردونه آورد و دقیقا بویش مثل همین بود. یکجورایی با روح من همخوانی نداشت و اصطلاحی که میگم شاید درست نباشه اما حس من بهش هست. یکجورایی سنگین و زمخت است برای من من عاشق عطرهایی با بوی ملایم و سرد و خنک هستم و غیراین بهم سردرد میده. یک کتابم خریدم از خود انتشارات که طرف کثیفترین کتابش را فرستاده
به این نتیجه رسیدم که تو روح هرچی خرید اینترنتی هست از سویدای دلم بگم و بشما هم بگم نخر آقاجون، چه معنی میده تهش اینجور پشیمونیالبته اینم بگم که ته کارتم کلا 50تومن تا سرماه مونده دراین نتیجه گیری ها بی تاثیر نیست. دیگه خود دانید.
هرچه را برای خود میپسندی، خوب میکنی. نمیخواد برای بقیه هم بپسندی. والا!
اینقدر که من صفحه در اینستا ساختم همه از دم فیک، هیچکسی نساخته
دوسال پیش یک صفحه ساختم و اسمم را ماه یا خورشید یا یک همچین چیزی گذاشتم. هرکسی هم گفت فالو گفتم باشه. شاید باورتون نشه اما صفحه بدون عکس و پست من 200تا فالور داشت. یکبار رفتم دیدم یک آقایی از هلند که عکسهای صفحش همه درباره مهندسی ساختمان بود، برایم پیام گذاشته و حال و احوال کرده. منم که انگلیسیم در حد گوگل ترنسلیت قوی هست، جواب دادم و این شد آغاز دوستیباور کنید اگر من به یکی اونهمه عکس و وویس میدادم و طرف هفته ای دوبار با یک انگلیسی ضعیف و پرغلط و تازه بدون عکس و وویس جوابم را میداد، میزدم صفحش را از هرراهی بود بلاک میکردمو بعد نابودش می کردم. اما این بنده خدا هنوز با پشتکار داره ادامه میدهجدیدا هم گفت چرا دیر میای؟ گفتم اینجا باید با فیل. تر شکن بیام سخته. البته خدا را شکر دماغم مثل دماغ پینوکیو درازنمیشه، وگرن که... گفت اپلیکیشن دیگه بگو که چیز نباشه من با تو در ارتباط باشم. منم مغزم خودکار تصمیم گرفت یکی دیگه بگه. باور کنید از ترس اینکه اونجا آیدی ساخته باشه تو اون صفحه اینستام پیدام نمیشه که آیدیش را اصلا نبینمحالا چرا نوشتم، چون جدیدا یک آقایی اونم خارجکی پیدا شده که معتقده من باهاش همجنس هستم و دروغ میگم که جنس مخالفم. اصرار هم داره روابط عاطفی همجنسانه از راه دور برقرار کنهخداییش شما با یک آیدی فیک حاضرید روابط عاطفی برقرار کنید؟ بالشخصه حتی غیر فیکش را هم قبول نمیکنم. چون میترسم
سهم دولت
مامانم ظهر جای دوستان خالی قیمه درست کردند.به فسقلی هم یک پیش دستی سیب زمینی سرخ کرده دادند.وقتی تموم شد اومد گفت اقدس لطفا دستم را بشور.داشتم دستهایش را میشستم و بهش گفتم من تو را جای سیب زمینی سرخ کرده میخوام بخورم.گفت نه نباید بخوری؟ گفتم چرا خب؟ گفت آخه من سهم دولتم.