ارامش کالای نایاب

بخاطر آرامش مامان استرسیم، گفتم خوب شده رفتیم خونه. بعد کانهو دروغگویی ماهر دارم داستان میسازم برای ننمفقط این دماغ من نگرانم عین پینوکیو آخر دراز بشه سر از اون سر شهر دربیارهننم هم از اونجا غلطهای دروغ من را میگیره، منم ماله میکشمبعد دروغ بعدی.

مادران عزیز با استرستون فقط بچتون را تبدیل به دروغگوی ماهری می کنید، لطفا یکمی کنترل روی خودتان داشته باشید تا راست بشنوید. باتشکر

نظرات 8 + ارسال نظر
لیمو دوشنبه 27 آذر 1402 ساعت 12:39 https://lemonn.blogsky.com

عمه جان شما گلی هستی از گلهای بهشت. من اصلا دروغگوی درست و حسابی ای نیستم بدین علت حتی اگر به ضررشون باشه نمیتونم نگم.

احتمالا گل خرزهرشون عمه جونچقدر خوبه بلد نیستی
والا ننم از سفر برگشتن و من تصمیم گرفتم راستش را بگم. یکعالم مقدمه چیدم تا بگم.منتظر بودم کله ام کنده بشه که مامانم با گفتن بگردم چقدر روزهای سختی گذروندی سورپرایزم کردندتازه گفتند من فهمیدم دروغ میگی چون تو هیچوقت با من اینطور تند صحبت نمیکنی اما اونشب هرسوالی من میکردم تو تندی میکردی و میخواستی زودتر تموم کنی مکالمه را

گیل‌پیشی پنج‌شنبه 23 آذر 1402 ساعت 01:33 https://temmuz.blogsky.com/

ایشالا حال خواهر کامل خوب بشه.
امان از استرس مادرها.

قربونت ننهایشالا
واقعا امان

ماهش چهارشنبه 22 آذر 1402 ساعت 20:20 http://badeyedel.blogsky.com

عمه یه مقاله پیدا کردم توصیه هایی داره واسه این موقع ها
https://niniyari.com/919/

دستت درد نکنه ننه، خیرببینی الهی

ماهش چهارشنبه 22 آذر 1402 ساعت 20:09 http://badeyedel.blogsky.com

بهش برسید عصاره ی گوشت بهش بدید، جگر و دل، اسفناج و تمام سبزی های سبز رنگ آهن داره چیزای دیگه هم داره که حتما براش خوبه

همه را بهش دادم عمه جون، بهش گفتم توپ گردلی میفرستمت خونه شوهر، غش غش خندیده، اما چه کنم باز فشارش عین کش شلوار خراب شده و پایین میاد هی

ماهش چهارشنبه 22 آذر 1402 ساعت 16:28 http://badeyedel.blogsky.com

حال خواهرت بهتر شد؟
همون بود که جنین رو سقط کرد؟

شکر خدا بهتره اما هنوز علتش نامعلومه
آره همونه

ماهش چهارشنبه 22 آذر 1402 ساعت 12:27 http://badeyedel.blogsky.com

ان شاالله حال خواهرت خوب بشه
روحیه

قربون محبتت ننه، انشاالله

سمیرا چهارشنبه 22 آذر 1402 ساعت 11:54

ان شاءالله هر چه زودتر حالشون بهتر بشه یکی از بدترین چیزها اینه که حرف آدم رو باور نکنن، تازه جدیدا هر مشکلی رو هم نتونن رفع کنن، میگن مربوط به اعصاب و روانه و خدا نگهدار خدا حلش کنه ان شاءالله

فدای محبتت ننه
اره واقعااما میدونی جوری برخورد میکنند آدم بیشتر عصبی میشه. دیشب خانمه کیسه ابش یکساعت بود پاره شده بود، تخلیه شده بود از درد بخودش می پیچید. بعد دختره اومده میگه چته؟ صاف بمون. چندوقته ازدواج کردی که حالا هفت ماهتهیک ویلچر بهش ندادن تا پزشک بره. تنها مساله مهم این بود که همراه بره تو حیاط
الهی آمین

سمیرا چهارشنبه 22 آذر 1402 ساعت 11:39

سلام عزیزم، حال خواهرتون بهتر شده؟

سلام عزیزم
دیشب با اینکه باز فشارش افتاد و وضع خراب شد مرخص کردن و گفتن ناز و اداست و حالت خوبه ٬!!!!!!!!!!! حالا در به در دنبال دکتریم اگر گیربیاد بریم ببینیم چه باید کرد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد