بابای فسقلی برای یک ماموریت رفته یک جایی از جنوب. مامان فسقلی هم مرخصی گرفته و اونها هم رفتند. چند روز پیش با آبجی بزرگه زنگ زدیم حالشون را بپرسیم.فسقلی گوشی را گرفته با خاله بزرگه حرف بزنه میگه خاله جون من الان خارج از کشورم ِ وقتی برگشتم بیا ببینمت منم بهش گفتم خب کی میایی پیشم؟ میگه فعلا تصمیم گرفتم اقامتم را طولانی کنم.
پ.ن : اگر ویرگول نمیبینید و جایش نقطه میزارم چون اصلا نرفتم دنبال اصلاح و اینجا من ویرگول بزارم میشه او روی کلمه.
پ.ن۲: آبجی کوچیکه خدا را شکر خیلی بهتره اما با توجه به تعطیلات دکتر متخصص حسابی نیافتیم. دکترخودش هم تا هفته آینده نیست و رفته تعطیلات! ممنون از محبت تک تکتون. بوس به همتون
خداروشکر. همیشه سلامت و شاد باشین.
زنده باشی دخترقشنگم
خوشحالم که حال خواهر محترم بهتر هست امیدوارم همیشه در آرامش و سلامتی باشین
فسقلی خیلی بامزهست حدا حفظش کنه
ممنونم عمه جانانشاالله همیشه سالم و سلامت باشی
تازه خبر نداری تو اتوبوس فرودگاه چه کرده و یک ملت قربون صدقه اش رفتند
به فلسقلی و خانواده ش خوش بگذره
خدا رو شکر خواهرت بهتره
قربون محبتت عمه جون
فدااا
هزار الحمدالله که بهتره ان شاءالله بهتر از این هم بشن
قربونت برم عمه جانزنده باشی و سلامت ننه