شب از من روی خوش از تو

من هیچوقت بیشتر از ده دقیقه تمرکز روی یک مساله ندارم.خیلی سعی کردم این مشکل فنی را حل کنم اما لاینحل است. برای همین از تمامی جلسات و کلاسهای آنلاین و آفلاین متنفرم.چون از یکجایی به بعد اصلا نمیفهمم آدم روبروم چی میگه و جسمم هست و روحم جای دیگست. امتحانهای آنلاینم هم فقط استرسم من را بند میکرد وگرنه...

کلا اگر بیش از ده دقیقه جایی بند بشم کسانی که من را میشناسن نگران میشن که ببینند دارم چه گندی میزنم.   

در راستای دیدن صفحات بچه های ویلاگ نویس در تلگرام خوردم به صفحه دختری که در مسیر مهاجرته .کم سن و سال و موفق.خب حسودیم که شد دروغ نمیگم اصلا آدم مقدسی نیستماما بهش افتخار هم کردم که داره در مسیر خواسته هاش قدم برمیداره و منفعل ننشسته به امید تغییری در زندگیش.بعد یاد اینستا افتادم .من تا مدتها تو صفحه ام دنبال دختری همینطور کم سن و سال بودم که داستانهایی از موفقیتش و مهاجرتش میگفت.اینکه از ۱۷سالگی کار کرده در شغل های مختلف و درنهایت الان مدیر پروژه تو شرکت ایلا.ن ما.سک بود در آمریکا. دیگه اگر بگم از اینهمه موفقیت حسودیم نشد عین چی دروغ گفتماما بخودمم هرچی سزاوارم بود گفتم که از دنیا خیلی عقبم و اونطور که شایسته است هرگزتلاش نکردم و حاشیه های زندگیم همیشه زیاد بوده.گذشت تا رسیدم به چندتا پیج افشا.گری و فهمیدم همه حرفهای دخترک درواقع رویاهایی هست که کسی میتونه ببافه خبری از اونهمه موفقیت نبود.مهاجرتش حقیقت بود اما بقیش نه. یک فروشنده بود تو همونجا که ادعای مدیر پروژه بودن داشت و...خیلی حالم گرفته شد. اما یک چیزی را واضح فهمیدم. آدمها تو دنیای اینستا یک پکیج خوشگل از رویاهای بقیه میسازن و تحویلت میدن. اینطوری بقیه که نرسیدن یا دنبال یکی هستن که الگو بکنن میرن دنبالش و حالا یا خودشان را بالا می کشن یا اینکه زندگی فعلیشون را نابود میکنند.البته که با همین کارشون اون را میبرن بالا و کمک میکنند طرف بیزحمت به پول خوبی برسه و حتی کلاهبرداریهای میلیونی بکنه . اما خوبی وبلاگ اینه که چون درآمدی برایت نداره خودتی.بخواهی رویاهاتم بنویسی به کسی ضرر نمیرسونی .برای همین وبلاگ و وبلاگ نویسی را دوست دارم.بچه های وبلاگ نویس اگر موفقیتی بدست بیارن بهشون افتخار میکنم.چون میدونم شو نیست و اون آدمی که اون را بدست آورده از پی زحمتی بدست آورده. یک حقیقت پشتشه.امیدوارم به همه آرزوهاتون که بصلاحتون هست و تهش برای شما خیر و خوشی داره برسید.

نظرات 12 + ارسال نظر
پروفسور چهارشنبه 29 آذر 1402 ساعت 22:48 https://otagham.blogsky.com/

سلام عمه خانم
دعا کن مام به یه جایی برسیم

سلام عمه جان
رو چشمم

bahar سه‌شنبه 28 آذر 1402 ساعت 09:59 http://man0baharam.blogsky.com

عمههه منم ... نشستن ندهرم یعنیا وقتی زیاد میشینم احساس میکنم الان سر طرف مقابل رو به یه جای میکوبم

بخودم رفتی عمه

رضوان سه‌شنبه 28 آذر 1402 ساعت 06:20 https://nachagh.blogsky.com/

وبلاگ نویس ها به کم راضی بودند که پسندمان افتادند

واقعا

گیل‌پیشی دوشنبه 27 آذر 1402 ساعت 23:13

سلام بر عمه گلم.
اول بیا بغلت کنم، دلم تنگ شده.
عمه تمرکز و استرست به من رفته.
عمه جونم، سلامتی و آرامش نعمت بزرگیه. هرکسی رسالتی در زندگی داره. نیاز نیست که همه مثلا مدیر پروژه‌های ایلان ماسک باشیم

سلام عشق عمه
بیا بغل عمه ننه
والا
عمه جون خب من جفتش را شکرخدا ندارمبعد من نمیخوام مدیرپروژش باشم که میخوام خود ایلان ماسک باشم

قره بالا دوشنبه 27 آذر 1402 ساعت 21:42 http://Www.eccedentesiast33.blogsky.Com

چقدر خوبی تو عمه
من حتی به همینایی که اینجا هم هستن حسودیم میشه

قربونت برم عمه

سلام دوشنبه 27 آذر 1402 ساعت 13:34

میگن طبیبی از روستایی رد می شد
شخصی به زور یک تار موی بز سیاه را به حلقوم ملت فرو می کرد
طبیب علت را جویا شد
شخص گفت آورده اند چهل موی بز سیاه بخورید
حافظه تقویت می شود !
طبیب گفت موی بز سیاه نه مویز سیاه

حکایت قشنگی بود ممنونم

الیشاع دوشنبه 27 آذر 1402 ساعت 13:27 http://daily-elisha.blogfa.com/

سلام عمه خانم کتاب کار عمیق نوشته‌ی کال نیوپورت به همین موضوع اشاره داره و تکنیک‌هایی رو یاد میده برای متمرکز ماندن در دنیای امروزی.

اینستا و کلا فضای مجازی هم بخشی از دنیای واقعیه به نظرم. همون‌طور که در دنیای واقعی اغراق و دروغ هم متاسفانه هست، در دنیای مجازی هم هست و کاری براش نمیشه انجام داد.

من که شخصا مدت‌هاست که دیگه علاقه‌ای به مقایسه کردن خودم با دیگران ندارم و خودم رو و شرایطم رو پذیرفتم.

وبلاگ‌ها که بیشتر دل‌نوشته‌طوری هستن به خاطر همین به اون جو شوآف اینستایی آلوده نشدن.

سلامت باشین

سلام عمه جان
اگرچه هنوز بر نظریه نامجو موندم اما وقتی برگشتم حتما استفاده می کنم و ممنونم
مقایسه کردن گاهی باعث پیشرفت میشه عمه جان و گاهی باعث خشم پنهان نسبت بخودت. هرازگاهی حسادت کردن بد نیست
خوبیش همینهبا نظرت در مورد دنیای واقعی موافقم .اما خب میدونی عمه جان تو دنیای واقعی گاهی حقیقت از درز اون روکش قشنگ بیرون میزنه اما اینستا با توجه به قیمت نت و فرصت کم نمیرسی ببینی اون درز باز شده چی ازش بیرون میزنه
زنده باش عمه جان

آقای رعد یکشنبه 26 آذر 1402 ساعت 23:34 https://iammrthunder.blogsky.com/

سلام عمه جان
چه داستان عجیبی بود، جا خوردم

سلام عمه جان
خیلی عجیب بود حق داری

سلام یکشنبه 26 آذر 1402 ساعت 16:24

با درود
من اگه روبروی سخنران نشسته باشم و چهار چشمی نگاهش کنم حواسم اصلا پرت نمی شه
مخصوصا اگر پیرامون مسائل روانشناسی و تربیتی باشد
در حینی که او صحبت می کند رفتار های خود را با سخنانش مرور می کنم که چقدر رفتار دور و یا نزدیک با حرفهای ایشان است
ولی متاسفانه با تمام حواس جمعی که دارم صحبت ها را زود فراموش می کنم

درود بشما
بله اگر فضا نتی نباشه سعی میکنم خودم را نگه دارم در فضا اما مجازی باشه...
مویز باید بخورید.40روز صبح ناشتا 40تا دونه .عالیه

پری یکشنبه 26 آذر 1402 ساعت 16:19

مقاله های منیر فاشهmunier fasheh رو بخون.کلا اعتقاد آدم رو به توسعه و پیشرفت عوض می کنه.
از کجا می دونی تو جلوتر از همه اونها نباشی
کس نداند که در این بحر عمیق سنگ ریزه قرب دارد یا عقیق.
واقعا چه فرقی بین گل شبدر ولاله قرمز است؟

حتما میخونمش.مرسی بابت معرفی
براساس استانداردها و امکاناتم من زیر خط فقر پیشرفتم متاسفانه

ماهش یکشنبه 26 آذر 1402 ساعت 12:47 http://badeyedel.blogsky.com

قشنگ نوشتی عمه
بهت افتخار می کنم
در مورد ذهن آگاهی تحقیق کن

فدات ننه
قربونت برم .چشم مایی ننه
بقول نامجو صادقانه بگم من حال ادامه دادن ندارم

سمیرا یکشنبه 26 آذر 1402 ساعت 12:38

الهی آمین خودت هم به خیر و خوشی برسی عزیزم

قربونت برم ننه تو هم عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد