مالیدن پاچه رییس

اگر قصد پیشرفت دارید در هرکجا که هستید چه دانشجو، چه کارمند و هرچیزی که رییسی بالای سرتون دارید، یک دستمال دستتون بگیرید، زبان مبارک را هم تا جایی که امکان داره کش بدین و پاچه رییس، معلم یا استاد محترم را قشنگ بمالید و با زبان مبارک به هزار زبان قربون صدقه دروغین برید و دعای الکی بکنید تا پیشرفت کنید و عین عمتون نباشید که از نظرتان اینکار درستی نیست، چون شایسته سالاری زیرپا له میشه. ولی من موظف بودم بشما بگم. 

رشته پلو

خب میدونید من کانال تلگرام را نساختم که اینجا ننویسم. دیروز سه تا موضوع بامزه پیش اومد تو سه زمان مختلف، اما من هرکاری کردم بلاگ اسکای باز نشد تا با شما به اشتراک بزارم. در نتیجه تصمیم گرفتم اون کانال را بسازم تا هروقت اینجا ادا درآورد اونجا بنویسمشما هم اگر دوست داشتین، قدم برچشم من بزارید و اون را گوشه تلگرامتون نگه دارین، نداشتین هم عمه دیکتاتورتون میبخشه شما را

........... 

دیروز فسقلی رفیق کلاس نقاشیش را دیده که با مامانش سوار ماشین شاسی بلند و خوشگلی شده، تا خونه غرزده که چرا ما نداریم؟ در نهایت امروز بمامانم اومده و میگه مادرجون من یک فکری کردم. خونتون را بکنید رستوران، منم می ایستم دم در و تبلیغ میکنم که بیایید اینجا، بهترین غذاها را داره. یکم پول دربیاریم، یک شاسی بلند برا مامانم و یکی هم برای شما بخریم. مامانم گفتند خب اسمش را بزاریم فسقلی خوبه؟ گفته نه! اسمش را بزاریم  رشته پلوحالا این بچه در تمام عمرش این غذا را نخورده، چون تو ذائفه خانواده ما نیستبعد خواهر من اصلا اهل آشپزی نیست و این کاری هست که ازش متنفره، این اسم چطور به ذهنش اومده خدا میدونه

تلگرام

بلاگ اسکای دو روز نذاشت بیام، منم یک گروه زدم تو تلگرام گروه عمه اقدس الملوک و برادرزاده هاش، ببینید سرچ کنید من رامی یابید چون آدرس بلد نیستم بدم

https://t.me/+T1GouFyJAoE4MWJk

هوا بس ناجوانمردانه سخت است آی

صبح ساعت 4باید سوار قطار میشدم به نیت مقصد، بماند که اصلا شماره صندلی من موجود نبود و چقدر به دردسرافتادمخواب الو خواب آلو کرم زدم به صورتم که اصلا نمیدونم کرم را کجا زدم. رژلب فجیعتر از اونفقط به فکر این بودم هرچی دستم میاد بپوشم یکوقت یخ نزنمبا این حال پایم را گذاشتم از خونه بیرون آثاریخ زدگیم مشهود بود. 

پ. ن:با متنی که نوشتم حس این بلاگرا را دارم از آرایش کردنشان فیلم میزارن و مثلا تولید محتوا میکنن، منم همونم.

فیلی با پاهای قرمز

فسقلی نقاشیش در حد افتضاحه .چون اصلا علاقه نداره و هیچوقت هم نقاشی نکرده درعوض تو بازیهای کامپیوتری رقیب نداره. بخاطر همین مامانش اسمش را کلاس نقاشی نوشته تا روی نقاشیش کار بشه. خانم نقاشی برایشان کمرنگ میکشه اونها پررنگ میکنند و رنگ می کنند. که البته خدا شاهده ناراحت میشم فکر کنید از نوک موهاشون تا کفش های بیچارشون با رنگ گوآش و ابرنگ یکی نشده وقتی از کلاس دارن میان بیرون

امروز یک فیل کشیدن و فسقلی پاهای فیل بیچاره را قرمز رنگ کرده و در پاسخ اینکه چرا پاهای فیل را قرمز کردی؟ گفته چون ببر پاهای فیل را خورده