تازه داشتم دیپلم میگرفتم که ابجی بزرگه ازدواج کرد، برای شب عروسی داماد ماشین ما را که تازه خریده بودیم قرض گرفته بود و گل زده بود، در نتیجه ما ماشین نداشتیم. یکسری پسرعمه و دخترعمه که من تا اونزمان ندیده بودمشون هم از شیراز و اراک و اصفهان مهمون ما بودند. آقا بنده یک مینی ژوپ اونشب پوشیده بودم با یک جوراب شلواری شیشه ای رنگ پا، بلوزمم یادم نیست چی بود. چون تاکسی تلفنی که برای خودمان و برخی مهمونها خواسته بودیم هنوز نیومده بود، من تصمیم گرفتم نمازم را بخونم. حالا چرا اون مینی ژوپ و جوراب یادمه، چون مصداق بالا را چسبیده، پایین را ول کرده بودم، بخاطر شینیون موهام، چادر نماز را کشیدم تو صورتم پایین و خب تکلیف از پایین معلومهتازه چرا همش یادم مونده؟ چون یکی از همون پسرعمه ها که بار اولم بود میدیدم، با دهان باز زل زده بود بمن و نمازی که با خلوص نیت میخوندم و تازه به نظر خودم چقدرم قبول بود، چون من با اعمال شاقه و سریع میخوندم تا تاکسی نیومده نمازم را خونده باشم. بعله دوستان یا کامل ول بدین یا بالا را نچسبید پایین را ول بدین
داف بودی عمه وقتی داف بودن مد نبود :دی
الان داف مناطق قاره آفریقام عمه، تپل و مپل
حیف شد عمه جان
کاش منم بودم اونجا و از دیدن نماز خوندن شما حض اعلا میبردم
عمه فکر نکنم حض میبردیا
عیدتون مبارک عمه جون
عیدت مبارک دخترقشنگم
اون پوشش کامل مو خیلی مهمه که شما به خوبی انجام دادین
ببین عمه جان اصلا همون نماز قبول بوده
واقعا که چقدر عروسی و جشن عذاب وحدان نماز به ما میدادن ملت
یه وقتا هم باید پایینو ول کرد
خیالم را راحت کردین عمه جون، چون من درخواندن نمازقضا واقعا تنبلم
عذاب الیم بود بخدا
نصفه کاره ول دادن خوب نیست عمه جان
منم یوقتایی که لباسم کوتاهه چادر نمازم رو کجکی سر میکنم که از جلو پاهام پیدا نباشه و از پشت سر فکر کنم تا ساق پام دیده بشه...
مثل خودمی عمه جون
جمله آخر خیلی درسته
قربونت
پلنگ وار نبود عمه جان بیشتر شبیه کارهای خانم فروزان بود در فیلم فارسی های قدیمی
عمه من فقط قیصر دیدم با مرادبرقی
به به چه خاطره خوبی!
قربون شما
اونقدر از ته دل بوده که ان شاءالله حتما قبوله
انشاالله عزیزم
عمه باور بکنی یا نه رفتم مینی ژوپ رو سرچ کردم
اصلا از تصورت ترکیدم ها
دافی بودی واسه خودت
خدایی فکر کردم همه بلدن نوشتم
پ چی؟ عمت جوونیاش پلنگ بود فقط قسمت صورت دومن ابرو بود با سبیل و ریشهای طلایی که فقط تو نور خودشان را نشون میدادن
تحت هیچ شرایطی نماز قضا نباید بشه، حتی اگه اون شرایط، شرایط خوبی برای نماز خوندن نباشه
والا بوخودا
عمه خدا که نامحرم نیست، سخت نگیر
عمه جون خدا که محرمه، من بنده های خدا را هم محرم کردم
با درود
بر عمه ی مینی ژوبی
داستان مال قبل انقلاب بود ؟
شاید از اون نمازهای باشد که خدا دربس یا دربست قبول کرده است
سلام
نه دیگه عمرم به اونموقع قد نمیده
شاید، خدا را چه دیدین، ما چشممون به خود خداس
اقدس بلا بودی تو هم
من یکزمانی خودم پلنگی بودم