رفتیم با فسقلی پیاده روی، یک مغازه لباس فروشی زنانه نزدیک خونه، به تازگی افتتاح شده، بخاطر قیمتهای نجومیش خیلی خلوته. فسقلی بزور ما را برد اونجا، یکمرتبه گفت بچه ها بریم. گفتیم چرا؟ گفت یک مرد هم اینجا نیست، زشته من اینجام.
شاید بخندید اما من واقعا باید برم گینس و تاریخ تصویب پروپزال را که رکوردش را شکستم ثبت کنم.من را برای یک نقطه دوباره رد کردند .استاد زنگ زده الان اصلاح کن بفرست. دوباره فرستادم میگه خب این چیزم گفتن اصلاح کنی نفرستادی که؟ میگم چرا فرستادم شما گفتید همین الان بفرست. نعره ها میزنه که چرا فرستادی؟ خدایا بقیش با خودت من سه تا نقطه میزارم...
تولید م. لی که لوازم یدکیش هیچ کجا پیدا نمیشه. بعد کلی این در و اون در زدن به سه برابر قیمت چون میدونه نیست و به بدبختی باید بخری. تف سربالاست متاسفانه